هنر دیگر نزد ایرانیان نیست!
محمدتوفیق بهمنی، دارنده نشان ملی اصالت با تأکید بر روزهای ناخوش هنرش به خبرنگار ما میگوید: از نظر تولید، کشور ما جایگاه سوم و چهارم این هنر را در جهان داراست، اما از نظر فروش به رتبه سی و چهلم هم نمیرسیم، زیرا این هنر علاقه مندان خاص خودش رادارد .البته به طور کلی صنایع دستی در سبد خرید ایرانیان در ردیفهای آخر قرار میگیرد .
این هنرمند پیشکسوت خاطر نشان میکند: بنابر اعتقاد صاحبنظران، دست سازههای هنرمندان ایرانی خاص است، چنانکه در مقایسه با دیگر آثار همانند آثار چینی وتایوانی میتوان محصولاتی را دید که ظریف تر وهنرمندانه تر است، از این رو قیمت نهایی آن نیز گرانتراست.
فرید فرقانی، هنرمند صاحب نام عرصه میناکاریِ خانهبندی نیز میگوید: مسؤولان هیچ کاری برای حمایت از صنایع دستی انجام نداده اند. گواه آن نیز کسادی بازار هنرمندان این حوزه است، از این رو نمیتوانیم به جلب هنرمندان جوانتر بپردازیم تا این هنر از مهجوریت و نابودی در بیاید.
وی با اشاره به بی مهری به دست سازههای هنری در شهرستانها ادامه میدهد: هنرمندان برای جلب مشتری وافزایش فروش باید آثار خود را به تهران ببرند تا گردشگران خارجی آنها را بخرند، زیرا در کشورما مردم این هنر را نمیشناسند. متأسفانه هنر ایرانی در نزد دیگر ملل محبوبیت بیشتری از وطن خودمان دارد.
امید به حمایتهایی که دیده نمیشود
در حال حاضر بیش از200 رشته هنری در صنایع دستی در کشور فعال است و از این حیث در جهان در رتبههای نخست در زمینه تولید و تنوع صنایع دستی شناخته میشویم، اما همچنان جایگاه شایستهای در بازار جهانی نداریم و هنر و هنرمند ما زیر سایه رقبایی مانند چین وهند کم فروغ و کم رمق روزگار میگذراند. آیا حضور در نمایشگاههای خارجی نمیتواند غبار این رخوت را از شانههای هنرایرانی بتکاند؟ آیا هنرمندان فرصتی برای حضور در این عرصه داشته اند؟
فاطمه رحیمی، دارنده نشان اصالت یونسکو در رشته نمد مالی در گفتوگو با «قدس» میگوید: تاکنون درهیچ نمایشگاه خارجی شرکت نداشته ام وتنها دو نوبت آثارم به نمایشگاهها فرستاده شده که مورد اقبال قرارگرفته است. این هنرمند محجوب اهل چهارمحال و بختیاری ادامه میدهد: شرکت در این نمایشگاه شرایط خاصی را میطلبد.
محمد توفیق بهمنی که هیچ تجربه ای از شرکت در نمایشگاههای خارجی ندارد نیز میگوید: عرضه سازهای سنتی شرایط خاصی دارد و علاقهمندان آن نیز هنرمندان و فعالان موسیقی هستند، بنابراین برای شرکت در رویدادهای بینالمللی این هنر نیازمند فرصتهای ویژه ای است که مشتریان خود را جذب کند.
فرید فرقانی، از استادان انگشت شمار میناکاری خانهبندی با اشاره به تنگناهای اقتصادی برای شرکت در این نمایشگاهها میگوید: تا امروز در هیچ نمایشگاه خارجی شرکت نکردهام و حتی برای حضور دراین گونه برنامه ها حمایتی نشده ام. شرکت در نمایشگاههای خارجی مستلزم هزینهای است که شاید در توان همه هنرمندان نباشد. برای نمونه برای شرکت در نمایشگاه روسیه در پنج روز باید حدود 24 تا 25 میلیون تومان هزینه شود. هنرمند صنایع دستی حتی اگر برای این هزینه وامی دریافت کند وبا سودش 35 میلیون تومان هم بپردازد، آیا میتواند امید داشته باشد که این سرمایه برمیگردد؟ حال آنکه تجربه نشان داده با وضعیت فعلی، شرکت در این نمایشگاهها چندان سودی نصیب هنرمندان نکرده است.
عرصه ای که هر روز تنگ تر میشود
سایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را برای یافتن برنامههای نمایشگاههای صنایع دستی درخارج از کشور بررسی میکنم. هنوز با ثبت پنج رویداد در سال 1394 به روز مانده است! پرسش اینجاست که آیا درهیچ کشوری در دنیا حتی به مناسبت روزجهانی صنایع دستی، نمایشگاهی برپا نشده تا فرصتی برای حضور هنرمندان وطنی فراهم کند؟
زهرا تندکار که کسب مقام دوم دو سالانه نگارگری ایران در رشته تشعیر را در کارنامه هنری خود دارد، میگوید: برای دو نمایشگاه ترکمنستان و پاکستان آثاری فرستادم، اما باید توجه داشت معرفی و عرضه هنرایرانی را نمیتوان تنها با تکیه بر حضوردر نمایشگاه خارجی تقویت کرد، زیرا سطح و ارزش این نمایشگاهها نیز اهمیت دارد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به سلیقهای بودن انتخاب هنرمندان برای حضور در نمایشگاههای خارجی میافزاید: براساس تجربیاتی که هنرمندان در این سالها داشتهاند، اغلب برای شرکت در نمایشگاههای بنام و معتبر، افراد خاص و شناخته شده را دعوت میکنند. گروهی که شاید آثارشان اعتبار کافی را برای هنر وطنی فراهم نکند، اما امروزه آنچه در مقوله صنایع دستی بیش از صیانت و معرفی هویت و صبغه فرهنگی و هنری آن اهمیت دارد، مسأله تجاری شدن است.
این عضو گروه «نقش در نقش» با اشاره به ضعف تعامل بین نهادهای متولی یاد آورمی شود:پیش ازاین فرصتهای بیشتری برای حضور فعالان حوزه صنایع دستی وجود داشت، زیرا در کنار سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری شاهد فعالیت دیگر نهادها همانند سازمان ارتباطات اسلامی نیز بودیم که در سالهای اخیر این مسأله کمرنگ شده و به طور طبیعی حضور هنرمندان صنایع دستی در برنامهها و نمایشگاههای خارجی تحت تأثیر این مقوله قرارگرفته است.
تجاری سازی صنایع دستی فراموش شده است
شاهرخ پوری، دیگر هنرمند دارای نشان اصالت یونسکو در رشته نمد مالی و چرم نیز با تأیید این تنگناها به خبرنگار ما میگوید: صنایع دستی گرچه جلوهای از هویت فرهنگی ملل شناخته میشود، اما امروزه تلفیقی از هنر، فرهنگ و صنعت به شمار میآید .ازاین رو درکنار فعالیتهای هنرمندانه برای بقا، نیازمند بازاریابی مؤثر است که نمایشگاهها میتوانند این عرصه را تقویت کنند. درحالی که براساس سیاستها وبرنامههای موجود همانند تأکید بر خصوصی سازی، دغدغه هنرمندان این حوزه بیشتر شده است.
وی ادامه میدهد: شاید تأکید بر توان بخش خصوصی در دیگر ساحتهای اقتصاد مؤثر باشد، اما در صنایع دستی منجر به دلال بازی شده و هنرمند را از سود خود بینصیب میگذارد. بنابراین میتوان بخش تولید و عرضه را به هنرمندان واگذار کرد و بخش خصوصی در مقوله بازاریابی فعال باشد تا اصالت هنر ایرانی نیز حفظ شود.
نظر شما